کد مطلب:43100
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:23
تفسير فرازهاي هشتاد و سوم تا هشتاد و ششم خطبه هشتاد و هفتم نهجالبلاغه كه در آن امام به نقل حديث پيامبر در كيفيت مرگ اهلبيت ميپردازد چيست؟
«أَيُّهَا النّاسُ، خُذُوها عَنْ خاتَمِ النَّبِيِّينَ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: «إِنَّهُ يَمُوتُ مَنْ ماتَ مِنّا وَ لَيْسَ بِمَيِّتٍ. وَ يَبْلي مَنْ بَلِيَ مِنّا وَ لَيْسَ بِبالٍ» [اي مردم اين كلام را از خاتم انبيا(ص) بگيريد كه فرموده است «كسي كه از ما ميميرد، مرده نيست و كسي كه از ما ميپوسد، پوسيده نيست».]
در ظاهر دو جملة منقول از پيامبر اكرم(ص) تناقضي مشاهده ميشود كه با دقّت در منابع ديگر از روايات منتفي ميگردد. توضيح اينكه مرگ كه انتقال روح از بدن به عالم ماوراي طبيعت است امري است همگاني و هيچكسي از اين امر عامّ مستثني نيست.
«كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعونَ» آلعمران/185 [همة نفوس مرگ را خواهند چشيد، سپس به سوي ما برميگرديد.]
و آيهاي كه در مرگ خود خاتمالانبياء(ص) آمده است، چنين است: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ» زمر/30 [قطعاً مرگ ترا خواهد گرفت و قطعاً ديگران هم خواهند مرد.]
و به قول بعضي از حكماء هرچه و هركه قدم به اين دنيا گذاشته است، خواهد رفت و همچنين همة بدنهاي مادّي در زير خاك متلاشي شده و خواهيد پوسيد. [البته بقاي طولاني بعضي از بدنها به جهت خواصّ طبيعي يا مختصات روحي غير از ابديت بدنها در قلمرو طبيعت است كه وقوع ندارد. فقط فردي به نام عبدالله بن سبا كه ساخته شدة دست سازندگان شخصيتهاي دروغين، است گفته كه پيامبر و دودمان معصوم او براي ابد زنده هستند يعني مرگ طبيعي كه ديگران را فرا ميگيرد، به سراغ آن معصومين نميآيد! خود جملة مزبور خلاف آية قرآن است كه در بالا متذكّر شديم، به اضافة اينكه عبدالله بن سبا چنانكه از تحقيقات دانشمند محترم آقاي سيدمرتضي عسكري برميآيد، شخصيتي است مجعول و چنين شخصي وجود نداشته است]. اما مفاد دو جملة دوم در روايت كه ميفرمايد «وَ لَيْسَ بِمَيِّتٍ» و «وَ لَيْسَ بِبالٍ» اما اينكه آنان نميميرند، دو احتمال دارد: احتمال يكم ـ اينست كه نه تنها ارواح پاك آن معصومين مانند ديگر ارواح انسانها فاني و معدوم نميشوند، بلكه پس از انتقال از اين دنيا باز به حيات عالي خود ادامه ميدهند، در صورتيكه ارواح ديگر انسانها در عالم برزخ موجوديت دنيوي خود را دارا ميباشند، يعني همان ارواح يا نفوسي هستند كه در اين دنيا كار خود را انجام داده و وارد عالم برزخ شدهاند. ولي ارواح معصومين جهان حيات عالي را كه در اين دنيا به جهت تخلق به اخلاق الله و تأدب به آداب الله به كمال ممكن رسانده بودند، ادامه خواهند داد. و اگر اختصاص معصومين(ع) را به اين حيات عالي نپذيريم، راهي ديگر براي اثبات تفاوت ميان بقاي ارواح معصومين و مردم ديگر ديده نميشود. از همين مطلب روشن ميشود كه براي اثبات تفاوت ميان بقاي ارواح معصومين و ارواح ديگر انسانها نميتوان به آية شريفة «وَ لاتَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في سَبِيلِ اللهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَلكِنْ لاتَشْعُرُونَ» [و نگوئيد دربارة كساني كه در راه خدا كشته ميشوند، آنان مردهاند، بلكه آنان زندهاند، ولي [مردم كوتهبين] اين حقيقت را نميفهمند.]
استدلال نمود، زيرا آية مباركه شامل همة انسانهائي است كه در راه خدا كشته ميشوند. و امّا جملة دوم از قسمت دوم روايت را ميتوان با اختصاص بدن مثالي به معصومين(ع) پس از فرض پوسيده شدن بدنهاي جسماني آن اولياء الله تفسير نمود. تحقيقات مربوط به بدن مثالي را مرحوم محقّق هاشمي خوئي با نظربه منابع حديثي درج 6 از ص 202 به بعد آورده است. و احتمال ميرود مقصود از «لَيْسَ بِمَيِّتٍ» بقاء و دوام مكتب و حقائقي باشد كه پيامبر اكرم(ص) از جانب خداوندي براي هدايت و ارشاد مردم آورده است كه خود او و عترت معصومش رسالت و ابلاغ آن را به عهده گرفتهاند.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 14
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.